نویسندگان | مصطفی دشتی آهنگر |
---|---|
نشریه | فنون بلاغی |
شماره صفحات | ۱۱۹-۱۳۶ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | پاییز ۱۳۹۵ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | الکترونیکی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
این پژوهش به نقد علم معانی سنتی و کارکرد آن از دیدگاهی نو میپردازد. از گذشته تا کنون، در کتب بلاغی برای جملات پرسشی، اغراضی را برشمردهاند مانند امر، نهی، بیان تحسر، ترغیب و ... این موارد تقریباً معانی ثانوی بیشتر جملات پرسشی موجود در متون کهن را شامل میشود. در دوره معاصر، به دلیل رویکرد خوانندهمدار به متن، به پرسشهایی برمیخوریم که علم معانی سنتی درباره آنها سکوت کرده است؛ زیرا در ادبیات قدیم نمونههای آنها بهندرت دیده میشود. این جملات پرسشی که در اشعار، بهویژه در داستانهای دوره معاصر دیده میشود، به دلیل متکثر کردن معنای متن ادبی اهمیت دارد. تکثیر معنا با سهیم کردن خواننده در آفرینش متن صورت میگیرد؛ به این ترتیب که متن از خواننده چیزی میپرسد و با این شگرد، به صورت غیرمستقیم از او میخواهد متن را معنا کند. این نوع پرسشها در این مقاله، پرسشهای بلاغی تشریکی نامیده شدهاند. این مقاله بعد از آنکه درباره ضعف علم معانی سنتی در تبیین این شگرد بحث میکند، از مباحث زبانشناسان و منتقدان ادبی در تبیین نظری جایگاه این نوع پرسش یاری میگیرد و در پایان، نمونههایی از جملات پرسشی در شعر و داستان معاصر را ذکر میکند.
tags: علم معانی اغراض ثانویه جملات جملات پرسشی گفتمان نظریه کارگفت رویکرد خوانندهمدار به متن