ناراستی و پنهان کاری شخصیت ها در داستان رستم و سهراب از منظر ادب تعلیمی

نویسندگانمحمداکبر سپاهی - سعید دامنی
نشریهقند پارسی
ارائه به نام دانشگاهولایت
شماره صفحات۷۸-۹۷
شماره سریال۴
شماره مجلد۱۱
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۴۰۰-۰۷-۰۱
رتبه نشریهعلمی - ترویجی
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهisc

چکیده مقاله

شاهنامه نامدارترین اثر حماسی ایران است. آثاری نظیر شاهنامه، در کنار روایت داستان‌های پهلوانی، با نشاندن هنجارها و ناهنجاری‌ها در مقابل هم، وظیفۀ تعلیم نیکی‌ها را نیز انجام می‌دهند. داستان نبرد رستم و سهراب اگر چه بخش کوچکی از شاهنامه است امّا از مشهورترین داستان‌های این کتاب است. این نوشتار، داستان رستم و سهراب شاهنامۀ فردوسی را از منظر ادبیات تعلیمی و مبحث راستگویی، می‌نگرد. در یک نگاه گذرا و سرسری به داستان رستم و سهراب، با توجه به آغاز و پایان داستان، خواننده گمان می‌کند که فردوسی هم همانند تصوّر بسیاری از مردم آن روزگار، تقدیر را بدون نقش فعّال آدمی، مهم‌ترین عامل بروز فاجعه مرگ سهراب قلمداد می‌کند امّا با نگاهی دقیق‌تر به داستان به نظر می‌رسد که فردوسی، در چینش مکالمات اشخاص این داستان، نشان می‌دهد که همگی در پنهان کردن حقیقت، دست دارند و همین کارهای آن‌ها در وارونه ‌نشان دادن حقایق دست به دست هم داده و به بروز فاجعه منتهی شده است.

لینک ثابت مقاله

tags: فردوسی، شاهنامه، رستم و سهراب، ناراستی و پنهان‌کاری