جامعه شناسی پیشرفت

Sociology Of Pishraft



ناشر : اندیشه احسان
تاریخ انتشار : مهر ۱۴۰۰
شابک : 978-622-7303-70-4
تاریخ اولین نوبت انتشار : ۱۴۰۰
زبان های در دسترس : فارسی
تعداد صفحات : ۲۳۶
مرحله تولید : چاپ شده
قیمت : ۷۸۰٬۰۰۰ ریال

جامعه­شناسی «پیشرفت»، در پی معرفی جامعه­شناسی توسعه جدید (New Development) است. توسعه بیش از آنکه روش باشد، بینش است. خاستگاه توسعه (Development) غرب و جامعه مدنی است که مبتنی بر تفکر اومانیستی و عقل ابزاری شکل گرفته و ابتنای آن بر «فلسفه غرب» است. نظام معرفتی سکولار که نگاهی صرفا عقلانی و مدرن منهای معنویت به زندگی، جامعه و انسان دارد. در توسعه، چراغ ساحت معنوی انسان و جامعه خاموش است و همه دغدغه ها در رسیدن بشر به لذت و آسایش بیشتر خلاصه می شود. پیشرفت (Pishraft) اما، به رسیدن به کمال انسانی توجه دارد؛ بر بستر «حکمت» شکل گرفته و ریشه در معنویت دارد. عقلانیتی مبتنی بر معنویت که اقلیم معرفتی جامعه را به سوی جامعه مهدوی سوق می­دهد. «پیشرفت» بنای نفی توسعه را ندارد اما با نقد توسعه، به رهاشدگی مبدأ و مقصد در توسعه می­تازد و معتقد به مبدأ و معاد است و تحلیل انسان و جامعه را بدون در نظر داشتن مبدأ (توحید) و مقصد (معاد)، تحلیلی نافرجام می پندارد...نگاه به جهان منهای نگاه به مبدأ و مقصد، یعنی نگاهی رها شده به جهان که حاصل آن-هرچند به نهایت لذت رسیده باشد- سرگشتگی و پوچی است... .

« فلسفه»توسعه، اعتبار بخشی به شئونات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زندگی دنیوی انسان است ولی «حکمت» پیشرفت، با گذار از ساحت مادی زندگی، تا ابدیت امتداد می یابد.

جامعه­شناسی «پیشرفت»، در پی معرفی جامعه­شناسی توسعه جدید (New Development) است. توسعه بیش از آنکه روش باشد، بینش است. خاستگاه توسعه (Development) غرب و جامعه مدنی است که مبتنی بر تفکر اومانیستی و عقل ابزاری شکل گرفته و ابتنای آن بر «فلسفه غرب» است. نظام معرفتی سکولار که نگاهی صرفا عقلانی و مدرن منهای معنویت به زندگی، جامعه و انسان دارد. در توسعه، چراغ ساحت معنوی انسان و جامعه خاموش است و همه دغدغه ها در رسیدن بشر به لذت و آسایش بیشتر خلاصه می شود. پیشرفت (Pishraft) اما، به رسیدن به کمال انسانی توجه دارد؛ بر بستر «حکمت» شکل گرفته و ریشه در معنویت دارد. عقلانیتی مبتنی بر معنویت که اقلیم معرفتی جامعه را به سوی جامعه مهدوی سوق می­دهد. «پیشرفت» بنای نفی توسعه را ندارد اما با نقد توسعه، به رهاشدگی مبدأ و مقصد در توسعه می­تازد و معتقد به مبدأ و معاد است و تحلیل انسان و جامعه را بدون در نظر داشتن مبدأ (توحید) و مقصد (معاد)، تحلیلی نافرجام می پندارد...نگاه به جهان منهای نگاه به مبدأ و مقصد، یعنی نگاهی رها شده به جهان که حاصل آن-هرچند به نهایت لذت رسیده باشد- سرگشتگی و پوچی است... .

« فلسفه»توسعه، اعتبار بخشی به شئونات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زندگی دنیوی انسان است ولی «حکمت» پیشرفت، با گذار از ساحت مادی زندگی، تا ابدیت امتداد می یابد.

ارسال با ایمیل: